جای بلاگفا بنویسید او!
به بلاگفا برنمیگردم، گرچه دلم برایش تنگ میشود. به بلاگفا برنمیگردم گرچه دلم برایش قنج میرود. به بلاگفا برنمیگردم حتا حالا که آدم شده، حالا که سلام کنی علیک سلام میدهد، حالا که زور میزند برگردم اما، من، به بلاگفا، بر، نمیگردم. بچه تخسها را دیدی؟ لج میروند. لج رفته ام و هی زیر لب زمزمه میکنم "از گوشهی بامی که پریدیم، پریدیم" بیخودی عشوه میآید. بیخودی ناز میکند. بیخودی هی خاطرات نمیدانم کِی را ورق میزند و هی صدای دو رگه اش را کوک میکند که گل در بر و می در کف و معشوق ... برو، برو رفتهی تا هنوز نیامده، برو رفتهی همیشه، رفتهی حتا، رفتهی هرگز... بگذار خیال کنم پریشان قصهی آمدنت خواب بوده. عجله نکن. نترس. دوباره دور و برت شلوغ میشود. دوباره یادت میرود. دوباره کنار همهی خنده هایت چال میافتد. دوباره آهسته میآیم سر بزنگاه، سر کج می کنم به برو بیایت، پوزخند میزنم، میگویم از اولش هم نبودی و میروم ...
- ۹۴/۰۴/۱۲
سلام...منم ب بلاگفا برنمیگردم اما یقین دارم در بخش مدیریت بیان گم خواهم شد|: