دیر و دور

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

نه که درمانش درمان بوده، غمش غم نبوده لابد!

يكشنبه, ۱۷ خرداد ۱۳۹۴، ۰۶:۲۵ ب.ظ

ما را به سخت جانی خود این گمان نبود ... همین!

پ.ن: تو ببخش حضرت دلبر این زبان گُنده گو و این دلِ باری به هر جهتی را که با این غم، در بند درمان هم در نماند.

دل تنگ که می شوی، کلمات هوار می کشند!

شنبه, ۱۶ خرداد ۱۳۹۴، ۰۱:۱۱ ق.ظ

پرسید: "کلمه کی زاده شد؟" گفتم: "زمانی که تو خندیدی." خندید. پرسید: "و تو کی زاده شدی؟" گفتم: "زمانی که کلمات به پیچیده ترین و رازآلودترین مرحله ی خود رسیدند."