ترسم از ضعف به گوشت نرسد فریادم
پنجشنبه, ۱۷ دی ۱۳۹۴، ۰۸:۰۲ ق.ظ
اللهم، خدا جانم، عزیز دلم، فدات بشم، ان حال بینی و بینه الموت، الذی جعلته علی عبادک حتما مقضیا، فأخرجنی من قبری [از اینجا به بعد را حماسی بخوانید، سینه سپر کرده، حتا گاهی جا دارد با مشت بکوبید به قفسه ی سینه که صداش عالم را بردارد، حکماً اول به گوش حضرت صاحب می رسد] موءتزرا کفنی، شاهرا سیفی، مجرّدا قناتی، ملبیا دعوت الداعی فی الحاضر و البادی ... خب جان دل؟ خب حضرت دلبر؟ خب؟
- ۹۴/۱۰/۱۷