من گنگ خواب دیده و عالم تمام کر
+ ببین داشتم فکر می کردم وقتی می خوابیم اگه وارد یه دنیای دیگه می شدیم چه کیفی داشت. نه؟
_ اینطوری دیگه هیچ وقت نمی خوابیدیم! خسته می شدیم که! یعنی تا خسته می شدیم تو این زندگی و چشمامون به هم می رفت، باید دوباره خسته می شدیم تو اون زندگی!
+ آره، ولی فرصت داشتیم دو بار زندگی کنیم.
_ بعد اون وقت خدا به کدوم یکی مون جایزه می داد کدوم یکی مون رو محاکمه می کرد؟ میانگین می گرفت؟ استغفرلله، بگیر بخواب
+ من اگه می تونستم توی یه دنیای دیگه هم باشم ...
_ چی شد؟ چرا ساکت شدی؟
+ هیچی ...
_ بعد اگه یه نفر خودش رو می کشت چی می شد؟ دیگه هیچ وقت نمی تونست بخوابه؟ یه جونه می شد؟
+ همه می خوابیدن اون بیچاره نگاهشون می کرد.
_ کسی که یه بار خودش رو کشته می تونه دوبار هم خودش رو بکشه. خصوصا اگه همه بخوابن و اون بیچاره مجبور باشه نگاهشون کنه. راستی قتل چی؟ اگه یه نفر یه نفر دیگه رو بکشه چی؟
+ میره اون دنیا به رفیقاش می گه پدرسگ بد جوری منو کشت. شایدم بگرده یه نفرو اجیر کنه، بخوابه بره اون قاتله رو بکشه.
_ مگه فقط دو تا دنیاست؟ من فکر کردم به تعداد آدمای دنیا، دنیاست!
+ هر کی یه دنیای مخصوص خودش؟ اوهوم، شاید ...
_ چرا ساکت شدی؟
+ هیچی
_ ولی اون جوری دیگه خیلی خر تو خر می شد. فکر کن بعد از مدت ها یه نفر میومد کشف می کرد فقط دو تا دنیاست و اونی که فکر می کنید دنیای خودتونه دنیای خودتون نیست و شما وقتی می خوابید فراموشی می گیرید و بیاید این دارو رو بخورید که فراموشی نگیرید.
+ اون وقت یا قاتلا دوباره راه میفتادن مقتولا رو بکشن یا برعکس. اونجوری که بشر منقرض می شد. اصلا این قصه ی قتل از کجا اومد؟ من داشتم به چیزای خیلی قشنگ تری فکر می کردم...
_ به چی مثلا؟ بگیر بخواب دیوونه فردا هزار تا کار داریم. راستی چی می خواستی بگی اون اولا؟ اصلا برا چی این قصه رو شروع کردی؟
+ هیچی. شب بخیر
_ شب بخیر عزیزم
- ۹۵/۰۲/۱۹