دیر و دور

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

ماییم و آستانه ی عشق و سرِ نیاز

يكشنبه, ۲۷ بهمن ۱۳۹۸، ۱۲:۱۸ ق.ظ

من نمی دانم خوشبختی چیست. مدت هاست که به معنای واژه ها شک کرده ام اما اگر خوشبختی احساس رضایت از زندگی باشد (که البته معنای آن را هم نمی دانم) حتما یک جایی میان خنده های تو جا خوش کرده. بخند مادر. بخند و خوشبختم کن. نه اینکه من تو را دوست داشته باشم و این دوست داشتنم از سر لطف باشد، من تو را نیاز دارم مادر، تو را با تمامِ غلظتِ بودنت.

 

پ.ن:

1. امیدوارم صدای گریه های بلندبلندِ مادرتان را نشنیده باشید. امیدوارم دلتان برای خنده های بلندبلندِ مادرتان تنگ نشده باشد. 

2. صلی الله علیک ایتها الصدیقه الشهیده

  • رضا پیران

نظرات (۴)

لبخند تو را چند صباحی است ندیدم...

 

قدر بدان رضا

پاسخ:
خدا مادر شما رو رحمت کنه مهدی جان. با اینکه ایشون رو ندیدم اما خیلی به یادشون میفتم و با بی آبرویی دعاشون میکنم

👏👏

  • بانوی ایرانی
  • خداوند حافظ تمام مادران باشه و فرزندان هم قدردانشون.

  • زندگی برتر
  • سلام وقتتون بخیر
    می خواستم بپرسم با وبلاگ من تبادل لینک می کنید؟؟

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی