دیر و دور

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

اولین بار بین شیارهای انگشت اشاره ی دست چپم پیداش کردم و چون یک لباس سفید بلند تنش بود خیلی طول کشید تا متوجه شوم کسی که دارد داد میزند "آهای، من اینجام" دقیقا کجای این سرزمین پهناور انگشتی نشسته.


انگشت هایم را کرده بودم توی گوشم که صدای بوق ماشین ها را نشنوم. همین طور که محکم فشار می دادم صداش همه ی گوشم را پر کرد.

نرم بود صداش.

انگشتم را گرفتم جلوی چشمم. پیداش نکردم. با ذره بین نگاهش کردم. داشتم دنبالش می گشتم که دیدم یک گوشه نشسته و دارد ریز ریز می خندد.

نرم بود خنده هاش.

از آن روز با هم دوست شدیم. گاهی انگشتم را توی آب می کنم که بتواند همه ی آن خیس های سرد را ببیند. یا وقتی می روم پارک انگشتم را می کنم توی چمن ها و می گویم نفس عمیق بکش. وقتی می خوام اذیتش کنم انگشتم را میکنم توی ظرف عسل و وقتی می خوام قلقکش بدهم انگشتم را می کشم روی پوست درخت کاج. آن قدر می خندد که اشک هاش در می آید.

اشک هاش هم نرم است. مثل خنده هاش و صداش.

شما هم امتحان کنید. شب ها قبل از خواب گوشتان را بگیرید و یک جایی وسط آن سکوت مخملی، بگردید دنبال صدایی که می گوید آهای، من اینجام.

 
  • رضا پیران

نظرات (۶)

  • دختـرِ بی بی
  • چه جذاب بود
    بایک لبخند خوندم
    ولی چی بود؟
    پاسخ:
    تلاشی نافرجام برای نوشتن داستان کودک
  • دختـرِ بی بی
  • فرجام
    سلام
    قشنگ بود. البته نمیدونم میتونه داستان کودک باشه یا نه. ولی به محض دیدن عنوان لبخند زدم و یاد دختر هشت ماهه ام افتادم که وقتی انگشتهامو جلوش تکون میدم یه جوری غش غش میخنده انگار یه دوست قدیمی دیده. پنج انگشت سادهء من براش میشن یه عروسک نمایشی خیلی جذاب و باحال. 
    پاسخ:
    سلام. انقدر حسرت می خورم که تصویر سازی بلد نیستم. برای بچه ها تصویر میتونه قانع کننده باشه. تیر آخر برای هدف گرفتن باورشون. با کلمات می تونن پرواز کنن و با تصویر (هر چند ساده) می تونن باور پرواز پیدا کنن. چقدر دنیای بچه ها صادقانه، عجیب و شاعرانه ست ...
    خدا حفظ کنه دخترتون رو.
    یاد انیمیشن هورتون افتادم :)
    اسمشو بهت نگفت؟ نپرسیدی رنگ مورد علاقه‌ش چیه؟ یا وقتایی که صداش نمیاد کجا قایم میشه؟
    پاسخ:
    یه بار قهر کرد. همه جا رو دنبالش گشتم اما پیداش نکردم. خواستم صداش کنم دیدم هنوز اسمش رو نپرسیدم. خجالت کشیدم. گفتم سفید برفی. خندید. شد سفیدبرفی. رنگ مورد علاقه ش هم لابد سفید. اما هیچ وقت نفهمیدم وقتی قهر می کنه کجا قایم میشه.
  • شاهزاده شب
  • چقدر جالب بود :))) یکم شبیه نوشته های شل سیلوراستاین بود
    پاسخ:
    اتفاقا تصویرسازی ای که توی ذهنم بود هم به سادگی و زیبایی و خلاقیت تصویرسازی های شل سیلوراستاین بود

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی